جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت


 
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»

  • -->

    در زمینه فقه / رساله توضیح المسائل- احکام / احکام قضا و شهادات
    احكام قضا و شهادات‏

    صفحه 355


    مسئله 2311- قاضى بايد شيعۀ اثنى عشرى، مرد، عاقل، عادل، داراى ملكۀ قدسيه، فقيه و شجاع باشد و عيب‌هايى كه موجب تنفّر طبع مى‏شود (ولدالزنا، شهرت به فسق در گذشته و مانند اينها) نداشته باشد و از عيوبى كه موجب سلب اطمينان مى‏شود (بالغ نبودن، جنون ادوارى، سهو و خطاى مفرط و مانند اينها) مبرّا باشد.

    مسئله 2312- مراد از عقل در اينجا اين است كه سفيه، ساده‏لوح، ساده‏انديش و گول‏خور نباشد، و مراد از عدالت اين است كه حالت خداترسى باطنى داشته باشد كه او را از انجام گناهان باز دارد، و مراد از ملكۀ قدسيه اين است كه حالت كج فكرى، افراطگرى، تفريطگرى و صفات رذيلۀ بارز مانند حسد، كبر، حبّ دنيا و مانند اينها نداشته باشد، و مراد از فقاهت اين است كه مجتهد مطلق در فقه باشد، و مراد از شجاعت اين است كه جرأت در حكم به حقّ را داشته باشد و هیچ‌کسى يا چيزى او را از حكم به حقّ و گفتن حقّ و نوشتن حقّ باز ندارد.

    مسئله 2313- در صورت تشكيل حكومت اسلامى، قاضى بايد از طرف حاكم وقت منصوب باشد و اگر منصوب نباشد، نبايد قضاوت نمايد.

    مسئله 2314- قضاوت قابل تفويض، نيابت و توكيل نيست؛ بنابراين كسى را كه داراى شرايط قضاوت نيست نمى‏توان براى قضاوت نصب نمود، مگر ضرورتى در كار باشد كه در اين صورت حكومت اسلامى مى‏تواند كسانى را كه بعضى از شرايط را ندارند، منصوب به قضاوت نمايد.

    مسئله 2315- اگر قاضى جامع‌الشّرایط حكمى نمود، كسى نمى‏تواند حكم او را نقض كند، گرچه اعلم از او باشد يا از نظر اجتهاد قضاوت او را صحيح نداند.

    مسئله 2316- نظر دادن قاضى تا انشاى حكم نكند حكم نيست، بنابراين اگر قاضى در پرونده‏اى نظر داد، قاضى ديگر مى‏تواند آن را نقض نموده و انشاى حكم نمايد.

    مسئله 2317- قاضى نمى‏تواند در قضاوت، به علم خود عمل كند بلكه بايد بر طبق موازين قضا حكم نمايد.

    مسئله 2318- قضاوت بايد طبق موازين شرع باشد و اگر كسى به غير موازين شرع حكم كند، حكم‏ او باطل و گناه او در حدّ كفر است.

    صفحه 356

    مسئله 2319- رشوه‌دادن و رشوه‏گرفتن از گناهان كبيره است و آن اين است كه در مقابل گرفتن چيزى، حقّى را باطل يا باطلى را حقّ كند، ولى اگر براى گرفتن حقّ خود رشوه بدهد، دادن آن حرام نيست، امّا رشوه گرفتن اگر در كارى باشد كه وظيفۀ اوست نظير رشوه گرفتن كارمندان اداره در كار ارباب رجوع، حرام است.

    مسئله 2320- اگر شاكى از قاضى بخواهد طرف دعوى را احضار نمايد، قاضى بايد او را احضار كند و بعد از احضار و قبل از حكم اگر احتمال عقلايى بدهد كه در صورت آزاد نمودن او دسترسى به او پيدا نمى‏شود، بايد او را زندان يا با ضمانت آزاد نمايد.

    مسئله 2321- طرح دوبارۀ دعوى بعد از حكم قاضى جايز نيست، بنابراين اگر مدّعى بيّنه نداشت و با قسم خوردن منكر، فصل خصومت شد، و بعد از فصل خصومت مدّعى بيّنه پيدا كرد، نمى‏تواند دوباره طرح دعوى كند، گرچه نزد قاضى ديگر باشد.

    مسئله 2322- موازينى كه قاضى بايد طبق آن عمل كند، اين است كه بايد از مدّعى بيّنه بخواهد، اگر مدّعى بيّنه آورد فصل خصومت كند و اگر بيّنه نداشت از منكر مى‏خواهد قسم بخورد، اگر قسم خورد، فصل خصومت مى‏نمايد و اگر نخورد از مدّعى مى‏خواهد قسم بخورد كه اگر قسم خورد فصل خصومت مى‏كند و اگر نخورد، بدون فصل خصومت منكر را رها مى‏نمايد.

    مسئله 2323- اگر مدّعى در حق اللَّه نتواند بيّنه اقامه كند، علاوه بر آنكه لازم نيست منكر قسم بخورد، مدّعى نيز تعزير مى‏شود، همان‌گونه كه اگر بيّنۀ تامّ نباشد، مثلاً يك شاهد شهادت بدهد، آن شاهد نيز تعزير مى‏گردد.

    مسئله 2324- مدّعى به كسى گفته مى‏شود كه اگر دست از شكايت بردارد دعوى پايان مى‏يابد و منكر كسى است كه مدّعى، عليه او شكايت مى‏كند.

    مسئله 2325- مدّعى بايد بالغ و رشيد و مختار باشد و براى خود يا كسى كه او را وكيل كرده يا كسى كه مدّعى بر او ولايت دارد، اقامۀ دعوى نمايد.

    مسئله 2326- در صورت تقاضاى مدّعى، قاضى بايد منكر را احضار نمايد، اگر منكر در دادگاه حاضر نشود، در صورتى كه مدّعى بيّنه داشته باشد، قاضى حكم غيابى صادر مى‏نمايد، ولى اگر ادّعاى مدّعى مربوط به حقّ‏اللَّه نظير حدود باشد، حكم غيابى صادر نمى‏شود.

    صفحه 357

    مسئله 2327- اگر مدّعى، عليه ميّت ادّعايى داشته باشد، اگر علاوه بر اقامۀ بيّنه قسم نيز بخورد، ادّعايش پذيرفته مى‏شود.

    مسئله 2328- مراد از بيّنه شهادت دو مرد مؤمن، بالغ، رشيد، عاقل، عادل، مختار و حلال‏زاده‏اى است كه عيوبى كه موجب سلب اطمينان مى‏شود (جنون ادوارى، سهو و خطاى مفرط و مانند اينها) نداشته باشند و شهادت آنها با قطع و جزم و جدّ، بعد از خواستن قاضى باشد.

    مسئله 2329- به جاى شهادت دو مرد، يك مرد و دو زن كه داراى شرايط بيّنه باشند مى‏توانند شهادت دهند، ولى شهادت زن‌ها بدون ضميمۀ مرد، فقط در چهار مورد قبول مى‏شود:

    1.‌ باكره بودن.

    2.‌ عيب‌هاى زنان كه مرد به‌واسطۀ آن مى‏تواند عقد را به هم بزند.

    3.‌ وصيّت.

    4.‌ زنده بودن طفل هنگام ولادت.

    مسئله 2330- در اثبات زنا و لواط، بايد چهار مرد يا سه مرد و دو زن شهادت دهند، ولى در ساير امور شهادت دو مرد يا يك مرد و دو زن كافى است.

    مسئله 2331- شهادت پنج دسته پذيرفته نمى‏شود، گرچه داراى شرايط بيّنه باشند:

    1- شهادت شريك براى شريك در مالى كه شريك هستند.

    2- شهادت وصى در چيزهايى كه در اختيار اوست.

    3- شهادت خويشان مانند پدر و فرزند.

    4- شهادت دشمن عليه دشمن خود.

    5- شهادت مدّعى براى ادّعاى خود نظير قذف (شهادت كسى كه به ديگرى نسبت زنا بدهد در مورد زنا).

    مسئله 2332- اگر شاهد از شهادت خود برگردد يا شاهد ديگرى برخلاف او شهادت دهد، اگر قبل از حكم قاضى باشد، آن شهادت اوّل پذيرفته نمى‏شود، ولى اگر بعد از حكم باشد، حكم نقض نمى‏شود. ولى در صورتى كه شاهد از شهادت خود برگشته باشد، ضامن است و تعزير مى‏شود؛ مثلاً اگر كسى به‌واسطۀ شهادت او قصاص شده باشد، اگر دروغ گفته باشد، ورثه مى‏توانند قصاص كنند و اگر اشتباهى باشد، ورثه مى‏توانند ديه بگيرند.

    صفحه 358

    مسئله 2333- تحمّل شهادت و اداى شهادت هر دو واجب است؛ بنابر اين اگر كسى را براى شهادت خواستند بايد برود، همان‌گونه كه اگر او را براى شهادت دادن نزد قاضى خواستند، بايد حاضر شود، مگر اينكه افراد ديگرى براى تحمّل شهادت يا اداى آن، باشند.

    مسئله 2334- قسم خوردن بايد به يكى از اسم‌هاى خداوند تبارك و تعالى باشد و قسم خوردن به كلمۀ «اللَّه» بهتر است، و اگر قسم به يكى از مقدّسات دين نظير قرآن و پيامبر«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» و ائمّۀ طاهرين«سلام‌الله‌علیهم» باشد، فايده‏اى ندارد.

    مسئله 2335- كسى كه قسم مى‏خورد بايد بالغ، عاقل، رشيد، مختار و معتقد به قسم باشد و به طور قطع و جدّ و جزم قسم بخورد و در مجلس قضاوت، بعد از خواستن قاضى باشد.

    مسئله 2336- قاضى نمى‏تواند چيزى به يكى از طرفين دعوى يا شاهد ياد بدهد يا آنها را بترساند يا حرف در حرف آنها بياورد يا آنها را به اشتباه بيندازد، چنان‌که نمى‏تواند با تجسّس غير متعارف يا تهديد يا شكنجه يا زندان و مانند اينها اقرار بگيرد.

    مسئله 2337- اگر مال معيّنى از انسان نزد كسى باشد و او منكر شود، مى‏تواند آن را به هر نحو ممكن بدون اجازه بردارد، ولى اگر معيّن نباشد، در صورتى كه دسترسى به حاكم‏شرع نداشته‏ باشد، مى‏تواند تقاص كند.(به اندازۀ طلب خود، از مال او بردارد.)

    مسئله 2338- اقليّت‌هاى مذهبى در طرح دعوى بايد به قاضى اسلامى مراجعه نمايند و قاضى نيز بايد طبق موازين اسلامى حكم نمايد.

    مسئله 2339- مستحب است قاضى با وضو و در وقت قضاوت پشت به قبله باشد و مدّعى و منكر رو به قبله باشند و از خداوند تعالى و اهل‏بيت«سلام‌الله‌علیهم» در كارش كمك بگيرد و فرقى بين طرفين دعوى در صحبت و نگاه و توجّه و مانند اينها نگذارد و پيش از آنكه قسم بخورند، آنها را از قسم خوردن بترساند و ابهّت قسم را در دل آنها ايجاد كند.

    مسئله 2340- مكروه است قاضى در حالت غيرعادى مانند حال غضب يا ترس يا گرسنگى يا تشنگى يا افسردگى يا كسالت يا بى‏خوابى يا فشار بول و غائط و مانند اينها قضاوت نمايد.

    مسئله 2341- اگر معلوم شود كه قاضى در حكم اشتباه كرده است، اگر در مقدّمات كوتاهى نموده باشد، قاضى ضامن است و اگر در مقدّمات كوتاهى نكرده باشد، حكومت اسلامى بايد جبران كند.

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365